بازدید امروز : 219
بازدید دیروز : 549
پرسش: چگونه می توان ارتباط و انس خود را با خدای متعال همیشگی کرد؟ یعنی چرا وقتی از خلق جدا می شویم، می فهمیم که تنها شده ایم. درصورتی که خدا هست! چرا ارتباط و انس با او این گونه است؟!
در پاسخ شما دوست عزیز نکات زیر را بیان میکنم. باشد که اول برای خودم تذکری باشد سپس برای شما سودمند باشد.
اولین شرط انس با خدای متعال این است که واقعاً خدا را بخواهیم. و اراده جدی در این راه داشته باشیم. در دو جای دعای شریف جوشن کبیر که شبهای قدر آن را زمزمه میکنیم ، نکتهای بسیار کلیدی به عنوان پیش شرط انس با خدا و استمرار آن آمده. در یک فراز از دعا آمده « یا من به یستأنس المریدون»[1] یعنی «ای کسی که مریدان تنها با او انس میگیرند» و در فراز دیگری از دعا آمده« یا انیس المریدین»[2] « ای همدم مریدان».
بنابراین اراده و خواستن انس با خدا شرط اساسی انس است. مدعیان دروغین سلوک از همین جا لو میروند. پس تا جایی که انسان بتواند رابطه خود را با خدای متعال به رابطه مریدی و مرادی نزدیک کند به همان میزان توانسته است انس با خدا پیدا کند. میگویند روزی موسی(ع) از خدا خواست که گام به بارگاه ربوبیش گذارد. حضرت در نیایش خود گفت: «ربِّ کیف اصل الیک؟خدایا چگونه به تو برسم؟» خدای متعال در پاسخ فرمود: «قصدک لی وصلک الیّ. قصد وصول به من همان رسیدن به من است.»[3] برای این که بیشتر با سیمای مریدان آشنا شوید شما دوست عزیز را را به دقت و تأمل در یکی از زیباترین مناجاتهای امام سجاد در مفاتیح الجنان با نام «مناجات المریدین» ارجاع میدهم.[4] در این دعا امام صفات مریدان را به زیبایی بیان میکند.
کلید انس
اساسی ترین راهی که برای انس در روایت و ادعیه ما مطرح شده است ذکر است. امام علی علیه السلام در حدیثی «ذکر» را کلید انس با خدا معرفی میکند و میفرماید: «الذکر مفتاح الانس. ذکر کلید انس است» یا در دعای جوشن کبیر میخوانیم:« یا حبیب الباکین، یا ولیالمؤمنین، یا انیس الذاکرین، یا منجی الصادقین»[5] از این فراز از دعای جوشن این نکته قابل استفاده است که میان «حب» با «بکاء و گریه»، «ولایت الاهی» با «ایمان»، «انس» با «ذکر» و «نجات» با «صدق» ارتباط معنا داری وجود دارد. به قول آیه الله جوادی آملی، در این گونه موارد وصف مشعر به علیت است. یعنی در اوصاف ذکر شده مانند بکا، صدق و ذکر علیت و دخالتی در حب، نجات و انس وجود دارد. بنابر این یکی از راههای انس با خدا انس با یاد خدا است.
البته ذکر اشکال گوناگونی دارد. یکی از روشنترین مصادیق ذکر قرآن خواندن است. در قرآن کریم آیات متعددی داریم که خود قرآن را ذکر معرفی میکند. «انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون»[6] بنابراین قرآن خواندن روزانه البته به اندازهای که مقدور است، یکی از روشهای قرآنی برای انس با خداست. از دیگر اموری که در قرآن به عنوان ذکر معرفی شدهاست نماز است. در سوره جمعه میخوانیم: «یا ایها الذین آمنوا اذا نودی للصلاة من یوم الجمعة فاسعوا الى ذکر الله و ذروا البیع ذلکم خیر لکم ان کنتم تعلمون»[7] بنابراین نماز نیز یکی از راههای انس با خداست. اگر شما دوست عزیز دقت کرده باشید ملاحظه میکنید تمام تلاش بنده در اینجا این بوده که با استفاده از آیات و روایات وادعیه مصادیق و راههای انس را نشان بدهم. تمام منظورم این است که اگر در معنای آیات و ادعیه خوب دقت شود میتواند منبع ناب و بیغل و غشی در پاسخ گویی به خواستهای به حق معنوی ما باشد.
انس با ذکر خفی
تمام آنچه تا کنون بیان شد همه از مصادیق ذکر جلی یا آشکار است. ذکر در فرهنگ دینی اسلامی ما به دوشکل بیان شده است.یکی ذکر آشکار که نماز، قرائت قرآن و سبحان الله، الحمد الله و لااله الا الله گفتن به صورت آشکار و با زبان همه از مصادیق این نوع ذکر است باز در روایتی آمده که تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها از مصادیق ذکر کثیر است که در قرآن بدان سفارش شده است. اما هنگامی که به ادعیه و سیره عرفای شیعه مراجعه میکنیم میبینیم نوع دیگری از ذکر نیز سفارش شده است که به آن ذکر خفی یا غیر آشکار و پوشیده میگویند. این نوع ذکر یکی از عمیقترین، زیبا ترین و بیریا ترین اشکال ذکر است.
در مناجات الذاکرین امام سجاد از خدای متعال این گونه از ذکر را طلب میکند حضرت میفرماید: «الاهی آنسنا بالذکر الخفی»[8]. در اذکار آشکار چون انسان با زبان یا عمل مشغول ذکر است به طور معمول شائبه ریا و خود نمایی وجود دارد اما در این گونه ذکر گفتن یعنی ذکر خفی هیچ گونه آثاری از ذکر گفتن در شخص به چشم نمیخورد زیرا وی در قلب خود مشغول ذکر است.
آنچه شما در پرسش خود مطرح کرده یعنی استمرار انس این با این نوع ذکر میسر است. زیرا برای انسان مقدور نیست که همیشه مشغول نماز، قرآن و دعا باشد اما میتواند قلب خود را به گونهای تربیت کند که در همه حال در گوشة دلش یاد خدا مانند چراغی روشن باشد. بسیاری از بزرگان مانند امام خمینی و دیگران به این نوع ذکر سفارش جدی میکردند. به نظر میرسد زیباترین راه انس در کنار امور واجبی که به عنوان ذکر معرفی شد این نوع از یاد خداست. درست مانند کسی که یک مسافر عزیز در سفر دارد و تمام فکرش متوجه اوست. این انسان تمام کارهای روزمره اش را انجام میدهد غذا میخورد میخوابد این وظائف را به بهترین وجه هم انجام میدهد اما همیشه در گوشه دلش به یاد آن یار است. الاهی انسنا بالذکر الخفی. خداوند به همه ما این توفیق را عنایت کند انشاءالله. موفق باشید. التماس دعا.
[1] مفاتیح الجنان. دعای جوشن کبیر.
[2] همان.
[3] علامه جعفری. شرح و تفسیر نهج البلاغه. تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی 1376.ج 26. ص71.
[4] این دعا یکی از مناجاتهای پانزده گانه مفاتیح الجنان است که به مناجات خمس عشر معروف است.مفاتیح الجنان ص 206.
[5] مفاتیح الجنان. دعای جوشن کبیر.
[6] حجر:9
[7] جمعه:9
[8] مفاتیح الجنان. مناجات الذاکرین. ص 213
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید